به گزارش مشرق؛ روزنامه کيهان در گزارشي نوشت: اظهارات از سر انفعال و فريبکاري خاتمي همچنان با واکنش هاي «اعتراض آميز» يا «توجيه گرانه» محافل گوناگون ضدانقلاب مواجه است. خاتمي به طور مبهم خواستار بخشش طرفين فتنه سبز شده بود!
اين سخنان در ميان محافل اصولگرا حمل بر فرار به جلو و شانه خالي کردن از خيانت هاي موسوي و کروبي و ساير عناصر افراطي مدعي اصلاحات شد. در اين ميان محافل ضدانقلاب تحليل هاي جالب توجهي ارائه کرده اند.
سايت روزنت در مطلبي به قلم يکي از همکاران فراري نشريات زنجيره اي (محمدرضا-ي) نوشت: خاتمي هيچ نسخه جديدي بر زبان نرانده که شايسته واکنش هاي اين چنيني باشد. خاتمي همين است. مردي که به تعبير سعيد حجاريان، مرد سياست نيست. جاي خالي موسوي اين روزها بسيار به چشم مي آيد. شورايي که مدعي راهبري جنبش در غياب موسوي بود، به يک دنباله روي بي عمل و بي اثر شبکه هاي اجتماعي [مجازي] تبديل شده و سيّدخندان هم زمين تا آسمان با موسوي تفاوت دارد.
برخي کاربران شبکه بالاترين هم نوشته اند: -آقاي خاتمي! احساس مي کنيد خيلي زرنگ تشريف داريد يا باهوش؟؟؟ شما سوپاپ اطمينان رژيم شده ايد. وقتي به خودم نگاه مي کنم که با چه اميد و آرزوهايي با دوستانم به شما رأي دادم، واقعاً متأسف مي شوم. اين همه نيرنگ بس است. ديگر نوبرش را آورده اي-بعضي سياستمدارها نقش ترمزدستي را بازي مي کنند مثل خاتمي. هميشه اندر خم يک کوچه است در حالي که خيلي ها هفت شهر سياست را گشته اند. او مي گويد من تدارکاتچي بودم. او توهم گاندي بودن را هم دارد. 3 ماه از حبس خانگي موسوي و کروبي مي گذرد، در طول اين مدت چند بار ايشان براي حصر آن ها موضعگيري کرده است؟ چندبار نام آن ها را بر زبان آورده است؟ او تنها يار مثلث سبز است که آزادانه مي تواند فعاليت کند اما دريغ. وقتي که بايد فرياد بزند ساکت نگاه مي کند و وقتي که بايد به پيش براند و در محکوميت حصر ياران سبزش بيانيه بدهد، دم از سازش و آشتي مي زند. او همان است که در 8 سال دولت اصلاحات بود.
- جناب خاتمي بالاخره از خواب بيدار شد تا خون ما را مباح اعلام کند. او به جاي راهکاري براي آزادي دوستان، بيشتر عافيت انديشي مي کند تا مبادا روزي را در اتاق کناري دوستانش بگذارند. خرج که از کيسه مهمان بود، خاتمي گشتن چه آسان بود. مطمئناً او را وادار خواهند کرد تا توبه نامه صريح بنويسد و راه خود را به کلي جدا کند.
اما سايت نيمه تعطيل جرس درباره سخنان خاتمي موضعي توجيه گرانه در پيش گرفت. جرس اگرچه در مقاله اي به تخطئه مهاجراني پرداخت و نوشت «گهگاه برخي سخنان تعجب آور است. مانند سخنان چندي پيش مهاجراني يا سخنان اخير خاتمي» اما در مطلبي توجيه گرانه به قلم مرتضي کاظميان (از عناصر فراري) تصريح کرد: شاکيان سخنان خاتمي به جاي خاتمي که بس کمياب است چه افرادي را براي تعامل با صاحبان قدرت در جمهوري اسلامي به مثابه اسکان در اختيار دارند؟
ارگان حلقه از هم پاشيده لندن در تحليل ديگري که لحني توجيه گرانه دارد، مي نويسد: بايد توجه داشت که ما يگانه تصميم گير و کنشگر صحنه سياست ايران نيستيم. اگر رفتار ما يکطرفه باشد، مصداق شعارزدگي مفرط و درگيري در فضاي فانتزي خواهد بود و راه به جايي نخواهيم برد. خاتمي با نگاهي معقولانه مي کوشد تا اولين گام را براي تغيير فضاي انسداد موجود بردارد.
مسيح علي نژاد نيز در اين پايگاه اينترنتي نوشته است: چه خوشمان بيايد يا نيايد، پس از دستگيري موسوي و کروبي، تقريباً هرگونه کنش و خيزش و حرکت از سوي سبزها متوقف شده است. بي شک ميز مذاکره و سياست ورزي از ملزومات سياست ورزي است. شرايطي که مخالفان در آن به سر مي برند، فقط نشانگر ضعف يک جريان حذف شده به لحاظ موقعيت سياسي است. از سوي ديگر طرح مسائلي از سوي خاتمي به جاي آن که مورد استقبال قرار گيرد، مورد اما و اگر واقع شد و مخالفان را چندپاره کرد... اما به دلايل تجربي و عملگرايي، سياستي ناموفق بود و حاکميت نشان داد ذره اي بناي عقب نشيني ندارد.
وي افزود: به نظر مي رسد مي شد با حضور در بطن نظام سياسي، مقابل بسته شدن کامل درهاي تغيير ايستاد ولي اينک عرصه اي براي حضور نمانده است و بيرون از چهارچوب قدرت وقتي هيچ حزب و نهاد و تشکل مدني هم فرصت کنش و حرکت سياسي نمي يابد، بايد مراقب بود سرمايه مخالفان به اين سادگي ها به فنا نرود.
اما در اين ميان توجيهات بابک داد، کاتب فراري خاتمي، براي دفاع از وي جالب توجه است. او در وبلاگ خود مي نويسد: «چرا مراقب جنگ رواني رسانه هاي حکومت نيستيم؟ چرا بازي مي خوريم و حرف هاي «کيهان» چرا بايد از گلوي من و شما بيرون بيايد؟ کيهان امروز خطاب به خاتمي نوشته «به توبه خائن اعتمادي نداريم»! آيا بايد ما هم خاتمي را خائن بناميم؟ و مگر ما با ميرحسين موسوي هم همين کار را نکرديم؟ مگر با مهدي کروبي جفا نکرديم، در حالي که هزار بار شجاعتر از بقيه بود؟ چرا کاري مي کنيم که ديگر هيچکس «جرأت» نکند وارد عرصه شود و حرفي بزند؟... پشت اسم و عکس فيس بوک پنهان مي شويم و عالم و آدم را به چهار ميخ مي کشيم اما خودمان اهل هزينه دادن نيستيم. و اهل رسيدگي به مشکلات آنهايي که هزينه داده اند هم نيستيم. در شب اعدام چند نفر چقدر در اين فيس بوک فراخوان آمد که مقابل اوين تجمع کنيم؟ چند نفر رفتيم؟ خب اگر ما اهل انقلاب يا عمل کردن نيستيم، بگذاريم کساني با روشهاي خودشان در فضاي سياسي کارشان را بکنند. چقدر گفتند موسوي دستگير بشه، ايران قيامت ميشه؟ کجايند؟ چندتايمان پا شديم [طرف خود در خارج کشور است!] برويم از شيخ دفاع کنيم؟ ما مردن را خوب مي دانيم اما فقط براي همسايه!